English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (936 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
innocent passage U مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
inbound traffic U مسیر عبور و مرور وسایل نقلیه یا کشتی و هواپیما درخارج از کشور
extradited U مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradite U مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extraditing U مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradites U مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
republic U حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
republics U حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
freedom of seas U ازادی رفت وامد کشتی ها در خارج ازابهای ساحلی کشور مجاوردر زمان صلح بدون اینکه کسی بتواند به نحوی از انحامعترض انها بشود
inflationary gap U وقتی اقتصاد کشور در حالتی باشدکه اشتغال کامل محسوس بوده
gold import point U حالتی است که کشور خریداری کننده کالابه جای ارز یا پول
letter of recall U نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
one country or another U این یا یک کشور دیگری
Burundi U کشور بروندی در مرکز خاوری افریقا و شرق کشور زئیر
secession U تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
provincialism U اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
expotriate U به کشور دیگری تبعید کردن تبعید از وطن
safe conduct U سمدی که فرستاده دولتی که در حال جنگ با دولت مرسل الیه است قبل از ورود به خاک ان کشور باید تحصیل کند
safe-conducts U سمدی که فرستاده دولتی که در حال جنگ با دولت مرسل الیه است قبل از ورود به خاک ان کشور باید تحصیل کند
safe conducts U سمدی که فرستاده دولتی که در حال جنگ با دولت مرسل الیه است قبل از ورود به خاک ان کشور باید تحصیل کند
policy of contianment U سیاست بازدارندگی اعمال سیاستی که باعث تحدید و توقف اقدامات سیاسی کشور دیگری بشود
intervention U هر عملی که ازناحیه یک دولت صادر شده نتیجه ان تزلزل حاکمیت واستقلال داخلی و خارجی کشور دیگری باشد
interventions U هر عملی که ازناحیه یک دولت صادر شده نتیجه ان تزلزل حاکمیت واستقلال داخلی و خارجی کشور دیگری باشد
customs union U مجموعهای از چند کشور که کالاهای یکدیگر را بدون حقوق وعوارض گمرکی وارد و صادرمی کنند
assistance U کمک یک جانبه کشوری به کشور دیگر بدون اینکه مسئله مقابله به مثل مطرح باشد
nonaligned U کشور غیر متعهد از نظرسیاسی کشور غیر وابسته
piracy U چاپ کردن تالیف دیگری بدون اجازه تقلید غیر قانونی اثر دیگری privateer
country cover diagram U دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
to make a grab at women U عشقبازی کردن با زنها [بدون رضایت زن]
to grope women U عشقبازی کردن با زنها [بدون رضایت زن]
to feel women up U عشقبازی کردن با زنها [بدون رضایت زن]
to emigrate [to] U مهاجرت کردن [به] [به کشور دیگررفتن]
imported U به کشور اوردن افهار کردن
revolutionizing U در کشور ایجاد شورش کردن
importing U به کشور اوردن افهار کردن
revolutionizes U در کشور ایجاد شورش کردن
revolutionises U در کشور ایجاد شورش کردن
import U به کشور اوردن افهار کردن
revolutionised U در کشور ایجاد شورش کردن
revolutionising U در کشور ایجاد شورش کردن
revolutionize U در کشور ایجاد شورش کردن
revolutionized U در کشور ایجاد شورش کردن
deportation U تبعید و بیرون کردن فردخارجی از کشور
imbark U در کشتی سوار کردن
to take ship U در کشتی سوار کردن
to move one's operation offshore U شرکت خود را به خارج [از کشور] منتقل کردن
to face a serious problem for the country U روبرو کردن این کشور با مشکلات زیادی
to raise big problems for the country U روبرو کردن این کشور با مشکلات زیادی
To smuggle in to ( out of ) a country . U جنسی را بداخل ( بخارج ) کشور قاچاق کردن
to raise big problems for the country U مواجه کردن این کشور با مشکلات زیادی
to face a serious problem for the country U مواجه کردن این کشور با مشکلات زیادی
dashes U کشتی تهاجمی
dashed U کشتی تهاجمی
dash U کشتی تهاجمی
embarkation U بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
stages U سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
stage U سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
carry ship U کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
transfer loader U دستگاه پلکان خودکارمخصوص پیاده و سوار کردن بار از کشتی یا هواپیما
stating U دولتی حالت
states U دولتی حالت
state U دولتی حالت
stated U دولتی حالت
state- U دولتی حالت
passage U انتقال از حالتی به حالت دیگر
passages U انتقال از حالتی به حالت دیگر
remainder U حالتی که وجودیافتن امری منوط به تحقق امر دیگری باشد
analogue U ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analog U سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analogues U ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
make a diplomatic representation U به دولتی تذکر دادن یا توجه دولتی را به موضوعی جلب کردن
mandatory power U دولتی که قیم و سرپرست دولت یا حکومت یا سرزمین دیگری باشد
states U کشور
soil U کشور
soiling U کشور
soils U کشور
realm U کشور
state U کشور
fatherlands U کشور
fatherland U کشور
nation U کشور
land n U کشور
stated U کشور
state- U کشور
country U کشور
countries U کشور
nations U کشور
common wealth U کشور
territories U کشور
stating U کشور
realms U کشور
territory U کشور
peregrinate U سرگردان بودن اواره بودن در کشور خارجی اقامت کردن
real mode U حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
public ship U کشتی حمل و نقل و مسافربر دولتی
Ghana U کشور گانا
southland U کشور نیمروز
Spain U کشور اسپانیا
Great Britain U کشور انگلیس
per pais U بوسیله کشور
Hungary U مجارستان [کشور]
Finland U کشور فنلاند
Togo U کشور توگو
in these parts <adv.> U در این کشور
Laos U کشور لائوس
land of the rising sun U کشور ژاپن
Gabon U کشور گابن
Ghana U کشور غنا
country of origin U کشور مبداء
state U جمهوری کشور
Korea U کشور کره
Guyana U کشور گیانا
traitor to one's country U خائن به کشور
interior ministry U وزارت کشور
Jamaica U کشور جامائیکا
Cameroon U کشور کامرون
traitor to the countruy U خائن کشور
Venezuela U کشور ونزوئلا
Guatemala U کشور گواتمالا
Colombia U کشور کلمبیا
cloud-cuckoo-land U کشور پریون
state- U جمهوری کشور
Vietnam U کشور ویتنام
bordering country U کشور همسایه
secretary of state for home affairs U وزیر کشور
sea power U کشور دریایی
friendly state U کشور خودی
Zimbabwe U کشور زیمبابوه
friendly state U کشور دوست
Zambia U کشور زامبیا
Kenya U کشور کنیا
Hungary U کشور مجارستان
ottoman U کشور عثمانی
Indonesia U کشور اندونزی
Tunisia U کشور تونس
stating U جمهوری کشور
Liberia U کشور لیبریا
Uganda U کشور اوگاندا
oversea U خارج از کشور
Cuba U کشور کوبا
Kiribati U کشور کیریباتی
Ecuador U کشور اکوادر
Eire U کشور ایرلند
Costa Rica U کشور کاستاریکا
abroad خارج از کشور
sending state U کشور فرستنده
stated U جمهوری کشور
Kuwait U کشور کویت
Greece U کشور یونان
Canada U کشور کانادا
great power U کشور با قدرت
Ukraine U کشور اوکرانی
Honduras U کشور هندوراس
Uruguay U کشور اوروگوئه
states U جمهوری کشور
Fiji U کشور فیجی
Bhutan U کشور بوتان
Oman U کشور عمان
Pakistan U کشور پاکستان
host country U کشور میزبان
host nation U کشور میزبان
Bangladesh U کشور بنگلادش
Djibouti U کشور جی بوتی
Paraguay U کشور پاراگوئه
Peru U کشور پرو
Bahamas U کشور باهاما
Philippines U کشور فیلیپین
Sri Lanka U کشور سریلانکا
deportation U اخراج از کشور
Bahrain U کشور بحرین
dependencies U کشور غیرمستقل
home country U کشور اصلی
America U کشور امریکا
Niger U کشور نیجر
Belize U کشور بلیز
Nigeria U کشور نیجریه
Swaziland U کشور سوازیلند
Suriname U کشور سورینام
Sudan U کشور سودان
dependency U کشور غیرمستقل
Argentina U کشور آرژانتین
theocrat U خداوند کشور
independency U کشور مستقل
Morocco U کشور مغرب
Senegal U کشور سنگال
Qatar U کشور قطر
Czechoslovakia U کشور چکوسلواکی
Rwanda U کشور رواندا
midland U داخله کشور
turkeys U کشور ترکیه
Sierra Leone U کشور سیرالئون
fisc U خزانه کشور
Angola U کشور انگولا
Portugal U کشور پرتغال
department of the enterior U وزارت کشور
the youth of the country U جوانان کشور
the superme court U دیوانعالی کشور
the play of europe U کشور سویس
Andorra U کشور آندورا
Somalia U کشور سومالی
Singapore U کشور سنگاپور
Recent search history Forum search
1postside
1Potential
1 if there's any justice
1incentive
1affixation
1strong
1Social worker job is to serve everyone without any discrimaintion
1To be capable of quoting
1set the record straight
1Arousing
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com